الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول (کتاب)«الطراز الاول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول» اثر سید علی بن احمد بن محمد معصوم الحسین معروف به ابن معصوم مدنی ، از دائرة المعارفهای بزرگ لغت است. که مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث(شعبه مشهد) به تحقیق آن همت گماشتهاند. فهرست مندرجات۱.۱ - نقد آرا و افکار فیروزآبادی ۱.۲ - نقد جوهری و فیروزآبادی ۱.۳ - نقد دیگر لغویین ۲ - ساختار کتاب ۳ - ترتیب کتاب ۳.۱ - لغت عامه و مجاز ۳.۲ - الکتاب ۳.۳ - الاثر ۳.۴ - المصطلح ۳.۵ - المثل ۴ - بررسی تفصیلی منهج ۵ - خلاصهای از منهج مولف ۵.۱ - گستردگی ۵.۲ - استدراک ۵.۳ - استفاده از قیاس لغوی ۵.۴ - اخذ معانی از کتابهای تفسیر ۵.۵ - حسن ترتیب ۵.۶ - ذکر افعال صناعی ۵.۷ - ثبت عین الفعل مضارع ۵.۸ - حروف تعدیه ۵.۹ - حسن استقرا و استقصا ۶ - استفاده از قرآن ۷ - گزارش محتوا ۷.۱ - فهرست محتویات ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - مولف و نقد دیگر لغت نامههادیدگاههای انتقادی مولف در کتاب الطراز، یکی از مقولهها و میدانهایی است که وی به خوبی وارد آن شده، و از عهده آن نیز برآمده است. او به شدت از اسماعیل بن حماد جوهری (۳۹۳ ق) دفاع کرده و لغزشهای فیروزآبادی را مینمایاند و حقایق گرانبهای صحاح اللغه را نشان میدهد. وی در مقدمه مطالبی در این باب ذکر میکند. ۱.۱ - نقد آرا و افکار فیروزآبادیاین قسم و بخش، فرازهای بسیاری از دفاعیات مولف را از جوهری دربر دارد. او در اثنای نقدهای خویش، به یاری جوهری برخاسته مثلا: مولف در ماده شیا چنین گفته: درباره کلمه ( اشیاء ) بحث و اختلاف است، که آیا منصرف میباشد یا غیرمنصرف. کسائی گفته اشیاء جمع کلمه شئ است؛ مثل ابیات که جمع کلمه بیت است و اشیاخ که جمع کلمه شیخ است و علت این که این کلمه ممنوع از صرف استعمال میشود، شباهت آن به حمراء است. چون جمع مؤنث کلمه حمراء، حمراوات است و جمع مؤنث کلمه اشیاء، اشیاوات است. اسماعیل بن حماد جوهری گفته: اگر ما اشیاء را جمع شی ء مثل ابیات و اشیاخ قرار دادیم، لازمه این ادعا آن است که ابناء و اسماء نیز غیرمنصرف باشند؛ زیرا اسماء جمع اسم است و اسم در اصل سمو بود، و ابناء جمع ابن، و ابن در اصل بنو بود. فیروزآبادی قول جوهری را نپسندیده و گفته: این اشکال وارد نیست؛ زیرا حمراء بر حمراوات و اشیاء بر اشیاوات جمع بسته شده؛ ولی ما نشنیدهایم که جمع ابناء و اسماء، ابناوات و اسماوات ذکر شود. سید میگوید: سخن فیروزآبادی عجیب است؛ زیرا آن دو لغت در کتابهای لغوی آمده است. ۱.۲ - نقد جوهری و فیروزآبادینمونههایی را در طراز میتوان دید که نقد هر دو است؛ یعنی در عین آن که صحاح اللغه کتاب با عظمتی است، و جوهری امام لغت دانی است؛ ولی خالی از اشتباه نیست و اتفاقا فیروزآبادی در مقام تصحیح و تخطئه او برآمده، ولی خود گرفتار غلط دیگری شده است. مولف در پارهای از موارد، هر دو را نقد و صحیح را استخراج نموده است. از جمله میتوان به مادههای ذیل مراجعه کرد: اتا- ثفا- ثوا- حبطا- حفتا- رقا- رنا. ۱.۳ - نقد دیگر لغوییناز آن جا که مولف حرص شدیدی بر تهذیب و یافتن لغت صحیح دارد، در پارهای از موارد به نقد سایر لغویین نیز پرداخته است. میتوان موارد ذیل را مورد توجه قرار داد: اثا- حفسا- زازا- فتا- منا- وثا- وجا- رزا- سبا- فرا- فتا- وجا. ۲ - ساختار کتابمولف، کتاب را بر اساس لام الفعل سپس فاء الفعل و به ترتیب حروف الفباء تنظیم نموده و به تعداد حروف الفباء باب قرار داده و ذیل هر بابی به تعداد حروف الفبا طبق فاءالفعل فصل قرار داده است مثلا لغت «وضا» را ذیل فصل الواو از باب الهمزه میتوان به ترجمه آن دست یافت، وی که منهج خود را در تالیف کتاب الطراز به طور عام در مقدمه آن آورده و متعرض آن شده است: من نخست به لغت عامه پرداختهام؛ آن گاه لغات خاص قرآن را ذکر کردهام، بعد اثر را بحث نموده، سپس به مصطلح و مثل پرداختهام. ۳ - ترتیب کتابپس ترتیب کتاب بدین گونه است: ۱. لغت عامه و مجاز ۲. کتاب ۳. اثر ۴. مصطلح؛ ۵. مثل. ۳.۱ - لغت عامه و مجازروشن است که بحث از معانی مجازی لغت، داخل در بحث معانی عامه و حقیقی لغت میباشد و این طریقه جدید که سید به کار گرفته، در هیچ یک از کتابهای لغوی سابق به چشم نمیخورد؛ بلکه سبکی ابتکاری از ناحیه مصنف است. چه این که قدما و بلکه متاخرین، مجاز و حقیقت را مخلوط کرده، بین آنها جدایی نینداختهاند. گاه نیز مجاز را بر حقیقت مقدم داشتهاند. در لابه لای بحثهای لغت، گاهی به شرح و بسط و تفسیر پارهای از الفاظ قرآن پرداخته و گاهی لغتی را از حدیث آورده و در پارهای موارد جسته و گریخته به مثلها اشاره کردهاند و بعضی از مصطلحات را که ارتباطی با لغت داشته نیز آوردهاند؛ ولی باقی مصطلحات را که از این اصل لغوی گرفته شدهاند، از نظر دور داشتهاند. علاوه بر آن گاهی در لغات قرآن و حدیث ، وجوه گوناگونی بوده که لغویین فقط متعرض یک معنی آن شدهاند. مولف این موارد را از یکدیگر جدا و از آمیختن آنها پرهیز کرده است. او ابتدا به بررسی حقیقت و مجاز میپردازد؛ البته مجاز را پسین حقیقت قرار میدهد؛ یعنی ابتدا حقیقت را از مجاز جدا میکند؛ برخلاف آنچه در کتابهای لغت مشهور و معروف بود، که مجاز و حقیقت را با هم بحث کردهاند؛ مثلا کلمه عبر را در نظر بگیرید: اصل وضع آن برای گذر از نهر است. گفته میشود: عبر النهر عبرا وعبورا؛ وقتی که نهر را قطع کند و به جانب دیگر آن درآید. آن گاه این معنای حقیقی در نظر گرفته شده، تعبیر خواب را به آن تشبیه کردهاند؛ یعنی: تعبیر خواب و حقیقت معنای تفسیر خواب، عبور امری از مجهول به معلوم است. ۳.۲ - الکتابمولف پس از آن که معنای حقیقی لغت را بیان میکند؛ آن گاه به بیان معنای مجازی آن میپردازد. وی فصلی را با عنوان (الکتاب) آورده است که در آن به بیان آن لغت در قرآن میپردازد. جمیع معانی یک لغت را که در تفسیر و غیرتفسیر آمده، ذکر کرده تا استفاده برای دانش پژوهان راحت باشد. نمونهای را ذکر میکنیم: کلمه حس را در نظر میگیریم؛ میبینیم که مولف اولا همه آیاتی که کلمه حس در آنها میباشد، جداگانه آورده و تفسیر هریک را به روشنی ذکر کرده است. همچنین معانی موجود در آن آیه و لغات آن را بدون خلط با یکدیگر و تکرار ذکر نموده است. ۳.۳ - الاثرمولف در بخش (اثر) نیز به همان سبک بخش (الکتاب) پیش رفته است. از درآمیختگی بین معانی پرهیز کرده، و معانی حدیث را به خوبی بیان میکند. ۳.۴ - المصطلحمولف (مصطلح) را در بخش خاصی عنوان کرد و بسیاری از مصطلحات سایر علوم را نیز آورده و بر مصطلحات علوم لغت اکتفا نکرده است. ۳.۵ - المثلمولف در پایان هر لغت به (مثل) نیز پرداخته و آن لفظ را در امثال عرب نیز ردیابی کرده است. ۴ - بررسی تفصیلی منهجبررسی تفصیلی منهج نقدی سید در الطراز او در مقدمه مینویسد: (این کتاب در نوع خود اولین است.) روش او در تالیف کتاب بر این امور استوار است: ۱. توسعه کتاب، و گردآوری لغات و استعمالات گوناگون با ذکر نکتههای لطیف. ۲. رعایت تناسب در تحریر و سوق کلام ؛ (ابتدا به شرح فعل ثلاثی میپردازد، آن گاه رباعی را شرح میدهد و پس از آن باقی صیغهها را توضیح میدهد). ۳. همیشه لفظ را در مقام توضیح به لفظ دیگری تشبیه و تمثیل میکند تا ضبط آن دقیق صورت پذیرد. ۴. آنچه که ائمه لغت همه نگاشتهاند، گردآورده بدون این که نقد کند و اگر در موردی اختلاف بین ائمه لغت وجود دارد، صواب را پس از نقد و تحلیل و بیان دلیل برمی گزیند. ۵. وی به شدت از تضعیف و تحریف پرهیز کرده است. ۶. مولف حرص و ولع شدیدی دارد تا عبارت را سلیس و روان و گویا بیان کند. ۷. لغت فصیح و صحیح را ضبط میکند. ۸. به ذکر آحاد از لغات و متواتر آنها پرداخته است. ۹. نوادر لغات را نیز متذکر شده و چیزی فروگذار نکرده است. ۵ - خلاصهای از منهج مولف۱. بررسی عمومی لغت؛ مولف در مقدمه کتاب خود اشاره کرده که او در بررسیهای لغوی خود به نکتههای دست یازیده که در سایر معاجم لغوی یافت نمیشود. او در بخش عمومی لغات به طور گسترده وارد شده و به شرح لغات پرداخته است. ۵.۱ - گستردگیاشتمال آن بر لغاتی که از سایر لغویین فوت شده، باعث میشود تا این کتاب را از سایر کتابهای لغت جدا کند. کمتر مادهای در الطراز میتوان پیدا کرد که مولف لغات جدیدی را در آن مطرح نکرده باشد که در سایر معاجم لغوی یافت نمیشود. ۵.۲ - استدراکچون سید بر مواد لغات بسیار مسلط بود و استقصای کامل را در مورد لغات انجام میداد، بر موادی از لغات آگاه شده که در سایر معاجم یافت نمیشود. این بخش خصوصا درباره اسماء شهرها بسیار است. ۵.۳ - استفاده از قیاس لغویاستفاده از قیاس لغوی و اشتقاقات صرفی: احاطه سید بر اشتقاقات کلمات باعث شده تا پارهای از لغات را براساس قانون اشتقاق ردیابی کند. او در ماده فیا چنین گفته: (فاء الغنیمه: حازها، کتفیاها واستفاءها. در کتابهای لغت فقط فاء و استفاء استعمال شده ولی تفیا نیامده. باب تفعل به معنای ثلاثی مجرد است. ۵.۴ - اخذ معانی از کتابهای تفسیراخذ معانی از کتابهای تفسیر و اثر و مثل و طب و حیوان وغیره: سید در شرح لغات اکتفا به معاجم لغوی نکرده است. بلکه از کتابهای تفسیر و فقه الحدیث و امثال نیز کمک میگیرد. استفاده از کتابهای فقه الحدیث. اعتنا مولف به مهموز و مقصور و مخفف از مهموز : در کتاب الطراز دقیقا بسیاری از لغات مهموز در بخش همزه گرد آمده است؛ خصوصا بسیاری از لغات مهموز اللام که لغتی در معتل اللام میباشد. ۵.۵ - حسن ترتیباز جمله مشکلات بزرگی که بر بسیاری از معاجم وارد است آن است از ذکر فعل ثلاثی پارهای از لغات غفلت ورزیدهاند، بلکه لغات رباعی را ذکر میکنند، بدون آن که به ثلاثی آن توجه کنند و مراجعه کننده خیال میکند که فعل ثلاثی در کلام عرب استعمال نشده است و گاهی نیز مشتقات رباعی را ذکر میکنند و اصل فعل آن را نیاورده است. این مشکل علاوه بر مشکلات دیگری است که الفاظ را بدون نظم ذکر میکنند، افعال و مشتقات آن را خلط کرده و گاهی اسم فاعل و مفعول و مکان را بر فعل مقدم میدارند. ۵.۶ - ذکر افعال صناعیکثرت تتبع و توسع مولف در لغت چنان گسترده است که بسیاری از لغات را که در سایر معاجم وجود ندارد، ذکر کرده است. از جمله نکاتی که در زمینه افعال، بسیار به آن توجه کرده، عنایت به افعال صناعی است. ۵.۷ - ثبت عین الفعل مضارعاز نکتههایی که مرحوم مولف به آن توجه کامل کرده، عنایت خاص او به حرکت عین الفعل است؛ خصوصا عین الفعل مضارع . به آن حدی که مولف به حرکت عین الفعل توجه کرده، در کمتر کتابی دیده میشود. دراین بخش به ذکر یک نمونه بسنده میکنیم. مولف در ماده خسر فرموده: (واخسر الرجل اخسارا، وقع فی الخسران... والمیزان نقصه، کخسره یخسره- بتثلیث العین- خسرا و خسره تخسیرا.) همان طور که ملاحظه میشود، عین الفعل مضارع ثلاثی (یخسر) سه حرکت دارد و این تثلیث را هیچ یک از لغویین ذکر نکردهاند. ۵.۸ - حروف تعدیهمعاجم لغوی عربی در این میدان و وادی، دارای دو خلل اساسی هستند: اول در کتابهای لغوی دیده میشود که لغویین لفظی را با لفظ دیگر تفسیر میکنند، بدون آن که توجه به تعدیه آن دو داشته باشند، که هریک با لفظ خاصی متعدی میشود؛ مولف بزرگوار نهایت دقت را در تفسیر و شرح لغات به کار گرفته، تا هیچ گونه اشتباهی پیش نیاید. ۵.۹ - حسن استقرا و استقصااز ممیزات و امتیازات برجسته کتاب الطراز سعی و تلاش مصنف در گردآوری و استقرای تام و تمام درباره لغات است. وفاق اصول لغت با اشتقاق صرفی. شرح لغات. ذکر فواید لغوی و نحوی و صرفی. دقت در سلاست عبارت و سادگی فهم و تفهیم. ۶ - استفاده از قرآنهمان گونه که در بیان روش مولف ذکر کردیم، مولف سبکی را در چینش مطالب لغوی در پیش روی ما قرار داده که قبل از او کسی از لغویین مراعات نکرده است. او دومین عنوان را در ذیل هر لغت عنوان (الکتاب) قرار داده و به شرح کلمات قرآن کریم پرداخته است. بنابراین مصنف فقط تفسیر لغوی نکرده و به آنچه فراء و نحاس و زجاج و ابن جنی و غیر آنها از اساطین لغویین گفتهاند، اکتفا نمیکند، بلکه اعتنای فوق العادهای دارد به بیان مراد آیه شریفه. بنابراین بیشتر اهتمام و قصد او متمرکز در تفاسیر معتبره است. برای آن که چکیده آنها را بگیرد، و انتخاب کند آنچه را که اقرب به مقصود از آیه است. لذا گاهی میبینیم اکتفا میکند بر آنچه که در تفسیر کشاف ذکر شده و گاهی آنچه را که در مجمع البیان وجود دارد، ذکر میکند. از تفسیر رازی و تفسیر ابی السعود و سایر تفاسیر نیز بسیار استفاده میکند. در مقوله قراءات، مولف به صرف نقل قراءات قرآنی اکتفا نکرده است؛ بلکه علاوه بر آن به بحث پیرامون قراءات میپردازد و گاهی قرائتی را مطرح میکند که طبق ماده لغوی که در قرآن استعمال شده، جائز و رواست؛ اگرچه قرائت قرآن امروز مناسبت با آن نیست؛ مثلا در ماده ربا فرموده است: (اهتزت وربات) را ابوجعفر به همزه قرائت کرده. از نکات برجسته و ارزشمندی که مولف در کتاب الطراز مراعات کرده، آن است که به روایات اهل البیت در زمینه شرح لغات قرآن چنگ زده است. این روش خاص پیروان اهل البیت است مصنف در کلمه نبا مینویسد: (عم یتسائلون، عن النباء العظیم) مراد از نبا قرآن است ۷ - گزارش محتوامتاسفانه مولف نتوانسته است که کتاب را به اتمام برساند و فقط تا حرف قاف به نگارش درآورده و موسسه ی آل البیت علیهالسّلام تا کنون از حرف الف تا حرف راء در ۷ جلد منتشر کرده است. محقق کتاب، سید علی شهرستانی، مقدمهای را در یک جلد بر کتاب به طور مستقل چاپ کرده است. مقدمه عنایت فوق العادهای به خود کتاب دارد و در دو بخش تنظیم شده است: بخش اول بررسی روشهای لغوی و شرح اصطلاحات کتابهای لغت است. بخش دوم آن در بیان و معرفی کتاب الطراز و ذکر خصوصیات و امتیازات آن بر سایر معجمهای لغوی میباشد. در این مقدمه علاوه بر موارد ذکر شده زندگینامه مولف، رموز کتاب و چند تصویر از نسخ خطی که محقق به آن اعتماد کرده و فهرستی از کتبی که مولف از آن استفاده کرده است، ذکر شده. ۷.۱ - فهرست محتویاتدر پایان فهرست محتویات آمده است. جلد اول: حاوی ترجمه ی لغات باب الهمزه و باب الباء تا پایان فصل الخاء میباشد. جلد دوم: حاوی ترجمه ی تتمه لغات باب الباء تا پایان فصل قاف میباشد. جلد سوم حاوی ترجمه ی تتمه لغات باب الباء و بابهای تاء و ثاء میباشد. جلد چهارم حاوی ترجمه ی لغات بابهای جیم، و حاء تا فصل الفاء میباشد. جلد پنجم حاوی ترجمه ی تتمه باب حاء و بابهای خاء و دال تا فصل السین میباشد. جلد ششم حاوی ترجمه ی تتمه باب دال و باب ذال میباشد. جلد هفتم حاوی ترجمه ی لغات باب راء میباشد. ۸ - پانویس۹ - منبعنرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب لغت عرب
|